در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که اصول اولیه بازیگری تئاتر چیست؟ تا انتها همراه ما باشید.
تعريف تئاتر
تئاتر يکی ازهنرهای هفتگانه است. کسانی که درباره بوجود آمدن تئاتر جستجو کرده اند، ميگويند سر چشمه تئاتر از آيين هاست. آيين به مراسم مذهبی و اجتماعی مثل مراسم عروسی، يا مراسم سينه زنی در ماه محرم و مراسم رقص های مخصوص در کشورهای مختلف گفته میشود. انسان هميشه دوست دارد به اتفاقاتی که خارج از اراده و ميل اوست تسلط داشته باشد و اين ويژگی اصلی تئاتر است.
تئاتر در مقايسه با هنرهای ديگر امکانات زيادی دارد، برای اينکه از هنرهای ديگر مثل نقاشی، ادبيات، معماری، موسيقی و … بهره میگیرد.
تئاتر یك كلمه ی یونانی است به معنی آوا و صدا. كلمه ی تئاتر در اصل مشتق از واژه تئاترون theateron است، كه جزء اول آن تئا thea به معنی تماشا كردن، یا محل تماشا و مشاهده و جز دوم آن یعنی رون ron به معنی بز نر ميباشد. منشاء این لغت به این موضوع اشاره دارد که در یونان خدایی داشتند كه به خاطر آن هر سال بزی میكشتند و در آن محل نمایش اجرا میكردند.
در زمانهای قديم، تماشاگران در سرازيری تپه ها مینشستند و مراسم مذهبی را که با آداب و تشريفات مخصوص در پايين همان تپه يا کنار معبد که محل عبادت بوده، تماشا میکردند.
تعريف تئاتر از نظر اریک بنتلی : ” نمایش یعنی (الف) در نقش (ب) در حالی که (ج) داره تماشا میکنه.
در این تعریف به تمام عناصر ضروری نمایش که بدون آنها اصلا نمیشود نمایشی داشت اشاره میکند، یعنی بازیگر و تماشاگر.
در طول تاریخ نمایشهایی بدون نور پردازی، بدون دکور، بدون گریم، بدون کارگردان، و بدون متن وجود داشته، اما هیچ نمایشی بدون بازیگر و تماشاگر و رابطه این دو به وجود نیامده است. نمونه خوب آن پانتومیم یا نمایشهای کمدی است.
اصول اولیه بازیگری تئاتر چیست؟
بازیگری تئاتر چندین اصل مهم دارد که در ادامه به آنها میپردازیم:
1- شروع از خود
استانیسلاوسکی میگوید بازیگر باید از خود شروع کند. یعنی ابتدا خود را در نقش احساس کند بعد از این رشد و نمو شخصیت آسان تر میشود. او میگوید: (( بازیگر را در روی صحنه در شرایطی بگذارید که بیش از هر چیز گویای طبیعت وجود خود باشد)) و در جای دیگر میگوید: (( اگر من خودم نباشم بلکه کس دیگری باشم، فورا به این راه کشیده میشوم که پیکر نقش را به نمایش بگذارم،راه اول بازیگر را به آفرینش پیکری از بشر زنده روی صحنه میکند در حالیکه راه دوم ساختن نقاب پیکر نقش را نشان میدهد)).
2- صدای بازیگر
بازیگر بایستی با مشقت و تمرین بسیار بر متن غلبه کند و با اشراف کامل، تک تک کلمات آن را به خوبی و درستی ادا کند. این اوج زیبایی کار بازیگر است. بازیگر نباید فریب بعضی کلمات خوش آهنگ را بخورد و از مفهوم دیالوگ باز بماند.
3- اشاره، حالات، حرکات
این ابزار به بازیگر کمک میکند که شخصیت را بارور سازد و منظم کند. باید توجه داشت که اشارات و حرکات نیز نمیتوانند جایگزین مفهوم شوند. منظور از اشارات همان حرکات بدن است که گاه زائد است و گاه به جا. بازیگر باید حرکات زائد بدنش را حذف و بر بدن خود کنترل داشته باشد. بعضی از بازیگران مشهور آستینشان را به کتشان میدوزند تا حرکات اضافه بدنشان را بگیرد.
هر شخصیتی حرکات و اشارات خاص خود را دارد و این موضوع از شرایط جسمانی، روحانی، حتی لباس فرد تاثیر میپذیرد..
4- پوشش ظاهری و هنر احساس
بازیگر بایستی با ظاهری مناسب و درست به درونی واقعی برسد. یعنی او باید توانایی به نمایش گذاشتن احساسات درونی خود بوسیله بدن و بیان را داشته باشد. بازیگر بایدد مجموعه ای از اعمال و رفتار را در بایگانی ذهن خود داشته باشد و در صحنه های مختلف از آنها بهره بگیرد.
کلاس های مختلف در تهران:
معرفی بهترین کلاس بازیگری تهران
کلاس بازیگری تئاتر تهران
کلاس بازیگری غرب تهران
معرفی بهترین کلاس بازیگری شرق تهران
آموزش بازیگری از صفر تا صد
بازیگری کودک
آپارات نیکارو