سالها به اين قضيه فكر كرديم که چرا بزرگترها نمی دانند کجا باید باشند؟ چرا از كار خود راضی نیستند؟ چرا از ادامه تحصیل صرف نظر کرده اند يا چرا رشته تحصيلي خود را تغيير دادند؟ چرا ساعات کاری خود را با لذت سپری نمیکنند؟ چرا اکثر مردم ما در حوزه تحصیلی خودشان مشغول به کار نیستند؟ و در کل چرا هیچکس در جای خودش نیست!؟
ریشه استعداد و توانمندی در کودکان و نوجوانان صرف نظر از آنچه در ذهنشان میگذرد، در برخی از فعالیتهای معمولی آنها، پنهان شده است. اگر به عقب برگردید، میبینید که فرزند شما قبل از دوران کودکی و در دوران خردسالی به برخی فعالیتها و کارها علاقه بيشتری داشته است. شناسایی و کشف استعداد های نهان کودکان هرچه زودتر ایجاد شود، بهتر است و نتیجه بهتري در پی خواهد داشت. این کار باعث میشود هم دیدگاه خود كودكان در مورد شغل آینده شان بهتر و سريعتر شکل بگیرد و پرورش یابد و هم از نظر روحی – روانی در این بستر تقویت شوند. هر كدام از انسانهای روي کره خاکی با استعداد و توانایی منحصر به فرد خودشان به دنیا آمده اند. بعضي از این استعدادها هیچوقت تشخیص داده نمی شوند و با مرگ فرد، دفن میشوند.
عدم استعداد سنجی در کودکان و نوجوانان باعث بی مصرف ماندنشان می شود و بلعكس استعداد سنجی درست و در زمان مناسب آن باعث شکوفایی و رشد بیشترشان. مشکل اصلی وقتی ست که کودک قرار است در مسیری قرار بگیرد و راهی را پیش روي خود دارد که قبلا اطرافیان او طی نکرده اند و تازگی دارد. در چنین شرایطی شناخت استعداد ها و تواناییهای خاص فرزند، که قبلا به کمک بزرگترهایش اتفاق افتاده است، به او کمک می کند تا مسیر خود را روشن تر ببیند و راحت تر و مصممتر انتخاب کند. در اين مقاله سعي داريم در مورد چالش ها و آسيب هايي كه در اين زمينه وجود دارد بحث كنيم.
استعداد فرآيندي پوياست، استعداد سنجی هم همينطور!
به طور كلي استعداد چیز ثابت و قطعیای نیست كه بخواهيم آن را پيدا كنيم. وقتي یک فرد، شركت یا مدرسه، با برگزار كردن آزمون، و ساعاتي سروکله زدن با يك كودك، به اصطلاح یک فرآیند استعداد سنجی را برگزار و برای او نسخه اي بپیچد، و وي را در يك زمینه به خصوص دارای استعداد، و در زمینه اي ديگر بی استعداد اعلام کند، ظلمي بزرگ در حق آن كودك و خانواده اوست.
در مقالات قبلی صحبت از استعداد سنجی، ارزیابی شناختی و مزاياي آن شد. به نظر لازم است به بازاری سر بزنیم که امروزه با استفاده از دغدغه اي که خانوادهها نسبت به کشف استعدادهای فرزندانشان دارند، ایجاد شده است.
با بررسي متون و مقالات مرتبط با استعداد سنجی ميتوان به جرات اعلام كرد كه استعداد يك مشخصه پوياست و نميتوان به طور قطعي در مورد آن صحبت كرد. به عنوان مثال ميتوانيد به مقاله زير مراجعه نماييد.
با انجام یک آزمون و چند ساعت سروکله زدن با یک كودك، به استثناي افرادي که توانايي بالفعلی در آن زمینه به خصوص داشته باشند، نمیتوان استعداد سنجی را به شکلی که مرسوم است انجام داد. در اين بين شاهد برنامه هاي تلوزيوني متعددي نيز هستيم كه به اين مساله دامن ميزنند.
هم ويژگي هايي که برای توانمند بودن یک شخص در یک زمینه خاص وجود دارد، وابسته به عوامل زيادي است، هم بروز این توانمندیها، وابسته به شرایط مختلفی است، هم مشخص کردن زمینههای ژنتيكي یا محیطی، و تغییرات آن در گذر زمان، کاري سخت و در برخي موارد غیر ممکن است. به بيان ديگر اینکه در فرایند استعداد سنجی، به عنوان مثال به خاطر سرعت و مهارت در برداشتن چند چيز با موچین، مهارتهای دست ورزي کودک در شغل های ظریف نظیر صنایع دستی و جراحی تشخیص داده شود، و اگر نتواند از پس چنین تكليفي برآید، به خانواده توصیه شود که كودك سراغ چنین رشتههایی نرود، یک استعداد سنجی ساده انگارانه و شتابزده است.
برچسب خوردن، آسيب اصلي استعداد سنجی
مشكل اصلی اینجاست که با چنین توصيه هايي، چه مثبت و چه منفی آن، یک برچسب بر کودک نزد خانواده، خودش و معلمان گذاشته میشود، که رهايي از آن در آينده کار سختي خواهد بود. خانواده و کودک با این برچسب ایجاد شده، سعی خواهند کرد در مسیری قرار بگيرند که به نظر مسیر شکوفایی استعداد خفته كودك برای رسیدن به موفقيت است؛ و حرکت در این مسیر و رسیدن به آن، به آرزوي او تبدیل خواهد شد. اما در اغلب موارد این مسیر كاملا درست نيست و زندگی فرد را دچار مشکل میکند.
به عنوان مثال فردي كه پس از آزمون دست ورزي، متوجه ميشود كه ميتواند جراحي استعداد دارد، آيا توانايي ديدن خون و پارگي اعضاي بدن را از لحاظ شخصيتي و روحي دارد؟ ضمنا توانايي ها و علاقههای فرد در طول زمان و در مواجهه با مسائل مختلف، تغییر میکند. به كرات در دور اطراف خود ديديم كه شخصی در یک دوره از زندگی خود به هنر علاقه زیادی داشته و ظاهرا استعداد هم داشته، و همچنين درگیر چنین کارهایی هم شده، اما به مرور و با توجه شرایط محیط، علاقه ي شديدي در زمینه مثلا کارهای اجتماعي، برای او ایجاد شده و بستر توانمندی هاي او هم به تدریج تغییر کرده است. در واقع انسان موجودي پوياست و هر لحظه تحت تاثير محرك هاي محيطي و تغييرات دروني و بيروني ميتواند خود را سازگار تر كند. بدين ترتيب نمي توان با انسان مثل ربات برخورد كرد!
از طرف ديگر، وجود انبوهي از انتخاب ها كه با پيشرفت علم براي فرد ايجاد ميشوند، بر اين قضيه صحه ميگذارد كه تغيير در توانايي ها و استعداد هاي دروني همزمان با خود آگاهي و آزمون خطاي فرد، اتفاقي غير قابل اجتناب است. حال با توجه به تمامي نكات گفته شده، اگر فرد در مسير خود شكست بخورد، فشار رواني چند برابري را تجربه خواهد كرد.
چاره چيست؟
با تمام اين تفاسير چاره چيست؟ به نظر مي رسد به جای تقليل توانمندي هاي كودك به يك يا چند استعداد، بايد سعي شود با كمك آزمون ها فرد به يك خود شناسي بهتر برسد تا مسير آزمون و خطاي وي كوتاه و راحت شود و باید زمینه رشد همه جانبه کودک را فراهم آورد. بدون قضاوت قطعی و صد در صد در مورد توانمندی او، و حتی گاهي توصيه در مورد زمینههای محتمل كه باعث ايجاد برچسب در وي ميشود، شرایطی را فراهم کنیم که اگر در زمینهای استعداد وجود دارد، به طور واقعي و عملي تلاش در آن زمینه را تجربه کند. به جای استعداد یابی، باید استعداد سنجی به شكل ساختن استعداد محقق شود. به یاد داشته باشید که درپايان راه کودک خودش باید مسیر خودش را پیدا کند و بسیار مهم است که خودش تجربه کند، پس باید به او اجازه دهید تا تصمیم بگیرد و آن کاری را انجام دهد که می خواهد. حمایت و تشویق شما ضروري است اما کودک باید فضای کافی برای تصمیم گیری داشته باشد. مهم است که بدانيد، کودک به راحتی اگراحساس کند شما به او توجه ندارید و به وي اهمیت نمیدهيد، آن چیزی را که در آن استعداد بسیار زیاد دارد فراموش میکند و کنار میگذارد . در اين مورد سبك هاي فرزند پروري ميتواند كمك كننده باشند كه ميتوانيد براي كسب اطلاعات بيشتر به مقاله زير رجوع كنيد.
به عنوان مثال وقتی که مشغول انجام کار مورد علاقه اش است گفتن جمله ي: «بهتر نیست اینها را جمع کنی و به تکالیفت برسی» ميتواند تيري در قلب استعداد هاي او باشد. سعی کنید که دیدگاه و نظر خود را عوض کنید و او را بیشتر درک و تشويق كنيد. ما در مقام والدین کودکان وظیفه داریم کودکان خود را به درستی پرورش دهیم و به آنها کمک کنیم در آینده انسانهای بهتری باشند. وظيفه ي ما اين است كه براي آنها پناهگاه امنی باشیم و محیطی دوستداشتنی را فراهم کنیم تا این شکوفهها، گل شوند و میوه بدهند. شما میتوانید پس از انجام يك آزمون استعداد سنجی، به او پیشنهاد بدهید( اما به هیچ وجه اجبار در کار نباشد) مثلا او را به کلاس موسیقی و هنر ببرید و با آنها آشنايش کنید یا اینکه او را به کلاسهای هنری و ورزشی ببرید تا از میان آنها علایق واقعي کودکتان مشخص شود و خودش به شما بگوید که با کدامیک راحتتر است و دوست دارد آن را ادامه بدهد.
كمالگرايي و استعداد سنجی
متاسفانه کشیده شدن بازار استعداد سنجی به برنامههای تلویزیونی به دلیل بینندههای فراوان و جذابیت نمایشی و مالي باعث شده تا كودكان و نوجوانان دچار يك سوگيري در مورد استعداد و موفقيت شوند، در صورتی که ما به جای تاکید نسبت به توانايي هاي یک جانبه، آنهم در زمینههای محدود، باید بر توانمندیهای همه جانبه تاکید کنیم. بچه ها باید بعد از استعداد سنجی در میدان عمل و در عرصه زندگی واقعی استعدادهای خود را بسازند. این میدان عمل و محیط واقعی است که می تواند فضایی را فراهم کند که کودک، خود و استعدادهای خود را شناسايي کند. از طرف ديگر افرادي كه در رسانه ها به عنوان افراد با استعداد و موفق نشان داده ميشوند، لزوما زندگي خوب و سالمي ندارند و نقاط تاريك زندگي آنان هيچوقت به ما نشان داده نشده و نخواهد شد. همه اين مسائل باعث ايجاد نوعي کمالگرایی مسموم ميشود كه میتواند مانند یک رفتار معمولی در راستاي موفقیت به نظر برسد تا زمانی که شروع به آسیب رساندن به رفاه کودک کند. کمال گرایی اغلب با عزت نفس مرتبط است، زمانی که کودک تیزهوش یا اطرافیان کودک انتظار دارند همیشه در هر موضوعی يا در موضوعات خاصي كه بعضا از طريق رسانه به آنها القا ميشود، استعداد داشته باشند. مسئله برای بسیاری از دانش آموزان تیزهوش این است که این فشار برای کامل بودن ناشی از ناتوانی آنها در دیدن خود فراتر از نقش اصليشان به عنوان “دانش آموز باهوش” در کلاس است. در نتيجه به کودکان تیزهوش و يا به اصطلاح با استعداد، باید مکرراً یادآوری شود که ارزش آنها صرفاً بر اساس نمرات یا عملکرد آنها نیست.
نتيجه و جمع بندي
فرزندپروری در برخی مواقع تقریباً غیرممکن به نظر میرسد، زیرا بزرگ کردن کودک به یک بزرگسال جوان موفق یک فرآیند دو دهه اي است که در طول مسیر پستي ها و بلندي هاي زیادی دارد. دانستن آنچه در مورد پتانسیل فرزندتان باور دارید، به شما کمک می کند تا برای تشویق پسر یا دختر خود از طریق تجربیات دشوار یادگیری و شکست هایی که مطمئناً در راه است، تا دندان مسلح باشيد. وقتی به پتانسیل فرزندتان ایمان داشته باشید و بتوانید آن را بیان کنید، به او کمک میکند قدرتی پیدا کند تا در نهایت خودش را باور کند. ایمان بخش مهمی از آن سفر است زیرا ناامیدی های متعددی در این مسیر وجود خواهد داشت. در كل با توجه به نكاتي كه در مورد آسيب هاي متعدد بازار استعداد سنجی گفته شد، بهتر است قبل از هر چيز، به اين فكر كنيد كه قرار نيست معجزه ي خاصي رخ بدهد و هر گونه آزمون و مشاوره اي از سوي متخصصان، صرفا مسهل اين راه پر پيچ و خم است و كودك نياز دارد تا در ادامه با كمك شما و معلمانش، راه خود را بيابد و به موفقيت دست يابد.