احساسات و هیجانات نشانه تهدید و پاداش اند. مانند قطب نما که ما را در مسیر درست راهنمایی می کند، احساسات وهیجانات نیز این قدرت را دارند که ما را به سمت اقدامات درست راهنمایی کنند. به عنوان مثال، زمانی که کودک مرتکب اشتباهی می شود، ممکن است بترسد و در مورد آن به والدین خود دروغ بگوید یا از ترس تنبیه از رویارویی با آنها اجتناب کند. والدین آنها ممکن است در نهایت متوجه شوند که چه کار کرده اند و کودک به احتمال زیاد با همان عواقبی روبرو خواهد شد که آنها سعی در اجتناب از آن داشتند. در این مثال، گوش دادن و پاسخ دادن به هیجان «ترس» برای کودک بیهوده بود. با این حال، همان هیجان (ترس) برای کسی که توسط یک حیوان وحشی در جنگل تعقیب میشود مفید بوده است. در آن شرایط، دویدن برای اجتناب از رویارویی با هیولای وحشی، تصمیم درستی بوده است.
بنابراین قضاوت در مورد اینکه چه زمانی به محرک های هیجانی اعتماد کنیم و بر اساس آنها عمل کنیم، و چه زمانی نه، بسیار مهم است. به عبارت دیگر، برای ما ضروری است که بفهمیم چگونه احساسات و هیجانات خود را تنظیم یا کنترل کنیم تا بتوانیم از آنها به طور بهینه استفاده کنیم. در این مقاله، کنترل هیجانی را مورد بحث قرار میدهیم. قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید بد نیست به مقاله زیر هم سری بزنید.
هیجان و کنترل هیجانی چیست؟
هیجان رویدادی پیچیده است، که در شکل شدید خود حداقل شش مؤلفه دارد. این مؤلفهها شامل ارزیابی شناختی، تجربه ذهنی، ارتباط نزدیکی، پاسخهای جسمانی درونی، حالات چهرهای و واکنش فرد به هیجان میشوند. تمام این مؤلفهها با یکدیگر یک هیجان را شکل میدهند. رویدادی که برای افراد اتفاق میافتد، به وسیلهی تغییر احساسات داخلی، تولید هیجان میکند. پاسخ هیجانی افراد در موقعیتهای گوناگون، به آنها اطلاعات زیادی میدهد. از جمله اینکه:
- درهنگام مواجهه با هیجانات، چگونه به آن واکنش نشان دهند؟
- چگونه آن هیجان را کنترل کنند؟
- چگونه هیجان خود را به شکل صحیح ابراز کرده،
- و در زمینهی رفتار با دیگران چگونه توانایی اظهار و مدیریت رفتار هیجانی خود را داشته باشند؟
برای کنترل هیجانی، افراد باید بتوانند از پیامهای هیجانی خود آگاه شده، آنها را پذیرفته و درنهایت قادر به کنترل رفتار خود باشند.
کنترل هیجانی چیست؟
کنترل هیجانی فرایندی است که از ارزیابی های فرد از اهداف، استانداردها و ادراکات فرد ناشی میشود، که این ارزیابیها در طی تعاملات بیرونی فرد با افراد و محیطها و موقعیتهای گوناگون شکل میگیرند. کنترل هیجانی عبارت است از تمام تلاش یک فرد برای مدیریت و کنترل هیجاناتی که در یک موقعیت مشخص بر او وارد میشود. کنترل هیجانی مفهومی است که از لحاظ نظری به آن بسیار پرداخته شدهاست، اما از لحاظ تجربی بررسیهای نسبتاً محدود تری بر روی آن انجام گرفته است.
از آنجایی که تفکر افراد درمورد هیجانات با یک دیگر متفاوت میباشد، این باورهای متفاوت راهکارهای متفاوتی را برای کنترل هیجانات بهدنبال میآورد. تنظیم هیجان عبارت است از تمام فرآیند هایی که انسان برای کنترل افعال درونی و بیرونی خود در جهت نظارت، ارزشیابی و تعدیل واکنشهای هیجانی، مخصوصاً هیجانات شدید و لحظهای انجام می دهد. به عبارت دیگر تمام راهکارهای آگاهانه و غیرآگاهانه ای که برای کاهش، نگهداری یا افزایش مؤلفههای شناختی، هیجانی و رفتاری یک پاسخ در یک موقعیت خاص به کار برده میشود، کنترل هیجانی نام دارد.کنترل هیجانی را تغییراتی مرتبط با هیجانات تعریف کردهاند که توسط برخی رخدادها و موقعیتها فعال میشود.
اهمیت کنترل هیجانی
تنظیم و کنترل هیجانات عامل مهمی در تعاملات بین فردی انسانها بشمار میرود. سازگاری روانشناختی تا حد بسیار زیادی به کنترل هیجانی بستگی دارد. اکثر اختلالات روانشناختی به وسیلهی یک آشفتگی هیجانی ایجاد میشوند، که این آشفتگی هیجانی با کنترل هیجانی ارتباط دارد. نقص در کنترل هیجانی هم میتواند به اختلالات درون ریزی شده مانند افسردگی و اضطراب و هم به اختلالات برونریزی شده مانند پرخاشگری و بزهکاری یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی منجر شود. تنظیم و کنترل هیجانی تأثیر مثبتی روی بهزیستی ذهنی افراد و همچنین افزایش سلامت جسمانی آنها دارد. توانمندی انسان از نظر کنترل هیجانی توانایی رویارویی او با چالشهای گوناگون زندگی را بهبود میبخشد. همچنین سلامت هیجانی که به درک هیجانها و مقابله سازنده با مسائل زندگی روزمره احتیاج دارد، از ابعاد مهم سلامت روان میباشد. فردی که دارای سلامت هیجانی باشد قادر است هیجانات خود را تشخیص داده، آنها را به نحو درست بیان کرده، برای رفع نیازهای خود اقدامات صحیح انجام داده و همچنین با کنترل هیجانات خود، خود را مسئول رفتار خویش در موقعیتهای مختلف بداند.
افرادی که از نظر هیجانی توانمند هستند:
- هیجانات خود را در رویارویی با موقعیتهای آزارنده بهدرستی تشخیص میدهند.
- مفاهیم ضمنی هیجانات خود را بهدرستی درک میکنند.
- همچنین حالات هیجانی خود را بهدرستی ابراز میدارند.
- در مقایسه با افرادی که در کنترل و ابراز درست هیجانات خود ناتوان هستند، در کنار آمدن با تجربیات منفی زندگی موفقتر بوده،
- همچنین با محیط و دیگران سازگاری بیشتری داشته و موفقتر هستند.
چنانچه فرد در ابراز هیجانات خود ناموفق باشد این پدیده میتواند به شکایت دائمی او از وقایع زندگی، همچنین مهم تلقی کردن مسائلی شود که از نظر هیجانی اهمیت چندانی ندارند. البته این مسئله علاوه بر مفهوم کنترل هیجانی می تواند به علت عواملی همچون عملکرد نابهنجار جسمانی، رفتارهای تکانشی و عدم کنترل تکانه، اجتناب از روابط اجتماعی و انزواطلبی و همچنین ضعف در مراقبت از خود نیز باشد.
سبکهای اظهار هیجانی
درمورد سبکهای ابراز هیجانات سه سبک اصلی معرفی میشود:
- ابراز هیجانات صرفاً با نمایش آنها بهصورت بیرونی، بدون توجه به ارزش مثبت یا منفی آنها یا روش ابراز آنها که میتواند شامل روشهای چهرهای، گفتاری یا زبان بدن باشد.
- گرایش به بازداری پاسخ هیجانی و عدم ابراز آن، که این سبک خودش چهار ساختار مستقل را شامل میشود: بازداری هیجانی که عبارت است از سرکوب کردن هیجانات، نشخوار هیجانی که عبارت است از تکرار ذهنی رویدادهای هیجانی آزارنده، کنترل و عدم ابراز تکانههای هیجانی و کنترل تکانههای آشفته حین انجام یک فعالیت.
- سبک دو سو گرایی در ابراز هیجانها که عبارت است از تمایل به ابراز هیجانها و درعینحال ناتوانی در بروز آنها. در چنین مواردی فرد در نهایت از ابراز هیجانهای خود احساس پشیمانی کرده یا به عبارتی دیگر تمایل واقعی به ابراز هیجانات خود ندارد.
در اظهار هیجانات، برخی افراد آزادانه و بیپروا عمل میکنند و برخی دیگر رویکردی محافظهکارانه در پیش میگیرند. هرچند هیجانها مبنای زیستی دارند، اما افراد میتوانند بر شیوههایی که این هیجانها را ابراز میکنند اثرگذار باشند.
5 نکته برای تقویت کنترل هیجانی در کودکان
تنظیم و کنترل هیجانی یک ضرورت مطلق برای رشد تحصیلی، اجتماعی و اخلاقی کودکان است. برای والدین اغلب یافتن راه درست برای آموزش کنترل هیجان به فرزندانشان و کمک به آنها برای مقابله با عوامل استرس زا اجتناب ناپذیر زندگی روزمره بسیار دشوار است.
ادراک عاطفی و مدیریت هرگز برای دو نفر یکسان نیست، به همین دلیل است که آموزش موفقیت آمیز یک نفر برای تنظیم احساسات خود می تواند کار دشواری باشد. با این حال، روانشناسان در طول سال ها راه حل های عالی برای این مشکل ارائه کرده اند. 5 راه زیر را به طور خلاصه برایتان آورده ایم:
1. الگوی رفتار درست
کودکان از طریق مشاهده بهتر یاد می گیرند. نشان دادن آنچه باید انجام دهند به جای هدایت شفاهی، مطمئناً نتایج بهتری ایجاد می کند. به عنوان مثال، کودکی که با والدینی بزرگ میشود که با احترام با یکدیگر رفتار میکنند و درگیریهای خود را بدون سوء استفاده حل میکنند، یاد میگیرد که از نظر عاطفی متعادلتر و انعطافپذیرتر از کودکی باشد که با والدینی پرخاشگر و بدرفتار بزرگ میشود.
ضروری است به کودکان نشان دهیم که مثبت اندیشی «تنها» راه مقابله با عوامل استرس زا است و بهترین راه برای انجام آن این است که خودمان هم همین کار را انجام دهیم.
2. تاخیر در زمان پاسخ
کودک را تشویق کنید که واکنش فوری نشان ندهد. هر زمان که کودک عصبانی یا غمگین شد، از او بخواهید مدتی عقب بماند و پس از آن واکنش نشان دهد. تأخیر در زمان پاسخ به پاسخ جنگ یا گریز اجازه می دهد تا آرام شود.
3. روی واژگان عاطفی کودک کار کنید
بیان خود برای تقویت کنترل هیجانی در کودکان عالی عمل می کند. اغلب، کودک چیزی را تجربه می کند که قادر به توضیح آن نیست و ناامیدی ناشی از آن منجر به واکنش ناخوشایندی می شود که قابل قبول نیست.
4. اعمال و پیامدها را به آنها آموزش دهید
زمانی که کودک از آنچه اعمالش ممکن است برایش به ارمغان بیاورد آگاه باشد، احتمالاً مراحل ابراز هیجان خود را با دقت انتخاب می کند. چه در کلاس درس و چه در خانه، ما میتوانیم با بچهها در مورد اینکه یک عمل چیست و چه پیامدهایی میتواند داشته باشد، گفتگوهای معناداری داشته باشیم.
5. اجازه دهید استرس را تشخیص دهند
هدف از پرورش کنترل هیجانی در کودکان این است که آنها را به عنوان یک فرد در آینده به خود وابسته کند. موقعیتها، افراد یا رویدادهای خاصی وجود دارد که باعث ایجاد استرس در کودکان میشود، برای مثال، رفتن به مدرسه به دور از والدین، سرزنش شدن توسط معلمان، یا برداشتن اسباببازی مورد علاقهشان توسط شخصی.
جمع بندی
یکی از مولفههای اصلی هیجان، نحوهی ابراز آن است. کنترل هیجانی به تمام فرایندهای درونی و بیرونی هنگام مواجهه با یک موقعیت خاص اطلاق میشود، که مدیریت فرد در ابراز و کنترل هیجانات خود، مخصوصا هیجانات شدید و لحظهای را نشان میدهد. کنترل هیجانی ارتباط تنگاتنگی با بهزیستی روانشناختی و همچنین سلامت جسمانی دارد، افرادی که در این مسئله توانمندی بالایی نشان میدهند، در رویارویی با چالشهای مختلف زندگی و نیز در روابط میانفردی خود موفق تر هستند. نحوهی اظهار هیجانات نیز عامل مهم دیگری است که نقش مهمی در کنترل آنها دارد.