پرورش اعتماد به نفس
دیدگاه فرزندان نسبت به خود، چگونگی عملکرد آنها در دنیا و جامعه را شکل می دهد. کمک کردن به فرزندان در دوست داشتن خود و داشتن تصویر مثبتی از خودشان بزرگترین هدیه والدین به آنهاست. متخصصان معتقدند اعتماد به نفس یک کودک، مهمترین عامل موفقیت یا شکست او در سال های آتی است و داشتن عزت نفس مثبت کلید داشتن زندگی موفق است. اما چطور می توانیم به او اعتماد به نفس بدهیم؟
هیچ پدر و مادری کامل نیست. اما هر پدر و مادری از هر خانواده ای می تواند راه هایی برای تشویق فرزندشان برای داشتن احساسی خوب درباره خودشان بیابند و با زندگی با قدرت مواجه شوند.
فرزندان خودشان تصویر ضعیفی از شخصیت خود در ذهنشان ایجاد نمی کنند بلکه چگونگی ساختن آن تصویر را از بزرگسالان و بویژه والدین یاد می گیرند. اعتماد به نفس مهارت است نه هدیه ای خدادای! همچنین اعتماد به نفس یک گرد جادویی نیست که ما بتوانیم بر سر و صورت کودک بپاشیم. این خصیصه ربطی به استعداد، نبوغ یا زیبایی او ندارد و در واقع مربوط به “داشته ها” نیست. ایجاد اعتماد به نفس در کودکان به این معناست که به آنها کمک کنیم خودشان باشند. باید به آنها نشان بدهیم به صرف بودنشان، عزیز و دوست داشتنی هستند. باید آنها را یاری کنیم تا نقش و جایگاه خاص خود را در جهان پیدا کنند.
نقش والدین در اعتماد به نفس فرزندان
به عنوان نیروی موثر در زندگی فرزندان این وظیفه ماست که به آنها در تجربه موفقیت ، اشتباه کردن بدون احساس خجالت و شرمندگی و رشد حس افتخار نسبت به شخصیت خودشان کمک کنیم.
اما بزرگترها چه کارهای عملی و موثری باید انجام دهند که بتوانند اعتماد به نفس کودک را تقویت کنند؟
یک مساله مهم در شکل گیری اعتماد به نفس و عزت نفس (که پایه و زیر بنای اعتماد به نفس است) آن است که روابط صحیحی بین زوجین باشد به گونهای که با هم جر و بحث نکنند و با درگیری خود روحیه کودک را نشکنند. همینطور اصلاح جو خانواده از آن بابت که کودک برای اطمینان به خود ابتدا باید خاطری جمع و مطمئن از خانه داشته باشد و نیز آرام و بی دغدغه داشتن زندگی به صورتی که کودک خانه و والدین را قویترین پناهگاه خود بداند باید مد نظر قرار بگیرد. شما با آرام نگهداشتن خود و زندگی احساس اطمینانی در کودک بوجود می آورید که او دوست داشتنی و خوب است زیرا در بسیار از اختلافات بین والدین کودک خود را مقصر میداند و در دوست داشته شدن توسط والدین تردید می کند.
همچنین در مقابل کودک، نشان دهید که خودتان بهترین دوست خود هستید و درباره خودتان مثبت صحبت کنید. شما الگوی کودکتان هستید. پدر و مادر نخستین معلم و مربی کودک اند ، علمکرد و رفتار شما درس آموزندهای برای کودکان است. اگر والدین افرادی ترسو یا شجاع باشند، فرزندان اغلب به همانگونه خواهند بود. اگر پدر و مادر آرام و متین و با وقار ، و در برابر حوادث صبور و استوار باشند یا بر این باور باشند که از پس مشکلات بر خواهند آمد کودک هم از آنها تبعیت خواهد کرد. جنبه الگویی والدین همیشه باید مورد نظر باشد. خود نگهداری و خونسردی آنها ، عامل رشد و پیشرفت فرزندان و کلید حل بسیاری از معماهای زندگی است. موضع گیری شما در برابر امور و حوادث باید به گونهای باشد که کودک از مشکل فرار نکند و در برابر دشواریها خود را نبازد. برای وصول به چنین مقصدی ضروری است شما خود دار و خود نگه دار باشید.
والدین باید در کودک خود احساس آرامش و اطمینان به خود را ایجاد کنند. ممکن است فرزند شما متناسب با سنش کفایت لازم را نداشته باشد ولی بدانید که سرزنش های شما در این مورد کارساز نیست. ملامت شما سرگشتگی آنان را بیشتر خواهد کرد. شما برای دادن اعتماد و اطمینان به فرزندان خود باید کاری کنید که آنها به لیاقت خود اطمینان پیدا کنند و خود را واجد صلاحیت و شایستگی لازم بدانند.
راه دیگر در ایجاد اعتماد به نفس در کودک آن است که کمک کنید مهارت بیاموزد. اصولاً نیرومندی و توانایی در امور خود ، گامی اساسی برای پیشرفت مقاصد و دستیابی به اهداف زندگی است. بسیاری از افراد نمیتوانند اعتماد به نفس داشته باشند چون برای زندگی و یا وظیفهای که شما برایشان معین کردهاید مهارت کافی کسب نکردهاند. کودکانی که هنوز در سن 7-8 سالگی نمی توانند از پس کارهای شخصی خود مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن، بستن بند کفش، آماده کردن کیف مدرسه و .. بر بیایند و همواره مادر تمام کارهای آنها را انجام می دهد قطعا احساس ناتوانی خواهد کرد. وقتی کودکی از مجموعه ای از توانایی ها برخوردار باشد حتی اگر به حد کمال نباشد و در حال یادگیری باشد میتواند در اعتماد به نفس کودک نقش بسزایی داشته باشد. به غیر از نداشتن مهارت و توانایی، وابستگی به والدین موجب عدم شکل گیری یا تخریب اعتماد به نفس در کودک می شود.
به کودک کمک کنید چیزهایی را تجربه کند. آزادی او در تجربه و لمس اشیاء ، تا حدی که موجب وارد آمدن لطمهای به کودک نشود نه تنها موجب افزایش دید و تبحر او خواهد شد، بلکه عملاً او را به شخصیت و مقام خود آگاه خواهد کرد و او در خواهد یافت که آیا توان و لیاقت انجام کاری را دارد یا نه.
برخی از رفتارهای والدین یا دیگران از قبیل تحقیر کردن، سرزنش کردن، مقایسه کردن، به رخ کشیدن نقص کودک در صورت وجود نقص جسمی یا ذهنی، دلسرد کردن کودک، مداخله در کار کودک، تجاوز به حدود آنها (مثلا بدون اطلاع وارد اتاقشان شوید یا پاره کردن یا دور انداختن موشکی که درست کرده یا هر یک از وسایلش) همگی میتواند کودکی فاقد عزت نفس و اعتماد به نفس را ببار بیاورد.
شما میتوانید با نشان دادن مهم و خاص بودن شخصیت آنها و توانایی آنها در برنده شدن به آنهاکمک کنید تصویر مثبتی از خود دریافت کند. هیچ پدر و مادری نمی تواند همه چیز را درست و کامل انجام دهد. اما هر پدر و مادری می تواند کارهای صحیح زیادی انجام دهد تا حس ارزشمند بودن را در فرزندش تقویت کند. با توجه کردن، گوش دادن، تشویق کردن، تقویت کردن، و جدی گرفتن فرزندانتان می توانید اعتماد به نفس را به آنها هدیه دهید. زمانی که دارد کار خوبی انجام میدهد ” مچ او را بگیرید” و از تلاشی که میکند قدر دانی کنید. و در پایان اینکه به او نشان دهید چطور با روزگار ، اتفاقات بد و شکست ها کنار بیاید به گونه ای که به تصورش از خود، خود ارزشمندی و توانایی هایش آسیبی وارد نشود.
نشانه های اعتماد به نفس در کودکان
این که آیا فرزند کوچک ما به تناسب سن و رشد ، براین فرض که مثلاً حدود هفت تا ده ساله ، باشد از اعتماد به نفس کافی برخوردار است یا نه؟ باید بگوئیم نشانیهایی در این رابطه وجود دارد که اهم آنها عبارتند از:
- خود را دوست دارد و برای شخصیت خویش احترام قائل است.
- میتواند کودکان دیگر را دوست بدارد و حتی در راه آنها گذشتها و خدماتی داشته باشد.
- در سخن گفتن متین و آرام و برخود مسلط است، نه لکنت دارد و نه عجله و شتاب.
- در بین جمع حرف خود را میزند و از شخصیت خود دفاع میکند.
- چهرهاش بشاش و نگاهش مطمئن و به خود امیدوار است و طبعاً دلهره و اضطراب ندارد.
- وظیفهای را که به او واگذار میشود پذیراست و در انجام آن میکوشد.
- بسیار خجول و منزوی نیست و ازافسردگی و یأس به دوراست.
- بیش از این که از دیگران متوقع باشد از خود توقع دارد و کار خود را به تنهایی انجام میدهد.
- به لیاقت و مهارت خود تا حدود نسبتاً زیادی مطمئن است.
- در برابر امور و جریانات بی تفاوت نیست، میکوشد با ملاحظه خود ، گامی در طریق انجام وظیفه بردارد.
- از شکست و محرومیت دیگران شادکام نمیشود و سعی میکند دیگران هم به خوشی دست یابند.
- برای کار و زندگی خود برنامهای دارد و با نظم و دقت به پیش میرود، بدون این که دچار عجله شود.
دلایل اصلی استرس کودکان از بدو تولد چیه؟؟؟