بیشتر مردم وقتی به اختلال وسواس فکری- عملی (OCD) فکر می کنند، به کودکان فکر نمی کنند. اما وسواس در کودکان نسبتاً شایع است و حدود 1٪ تا 2٪ از کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تشخیص علائم هشدار دهنده در کودک برای والدین دشوار است، زیرا وسواس در کودکان اغلب با سایر مشکلات سلامت روان همراه است و می تواند به روش های کمتر معمول بروز کند. اغلب اوقات تشخیص کودکان مبتلا به وسواس به تأخیر می افتد و ممکن است سال ها طول بکشد.
در زیر با علائم و نشانه های رایج وسواس در کودکان، زمان مراجعه برای درمان و نحوه حمایت از کودک مبتلا به OCD آشنا خواهید
اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) چیست؟
اختلال وسواس در کودکان همانند بزرگسالان دارای دو جزء اصلی است – وسواس فکری و اجبار عملی:
وسواس فکری کودک شامل مرور مکرر افکار ناخواسته و مزاحم ( اغلب ترس های کودک) است.
اجبار عملی رفتارهای تکرار شونده ای هستند که کودک احساس می کند برای رهایی از اضطراب این وسواس ها مجبور است آنها را انجام دهد.
گاهی اوقات وسواس فکری و اجبار عملی مستقیماً به هم ربط دارند (یعنی کودکی که از مزاحمان می ترسد مکرراً قفل بودن در را بررسی می کند). گاهی نیز هیچ ارتباط منطقی بین فکر وسواسی و رفتار اجباری وجود ندارد. به عنوان مثال، کودکی که ترس از مرگ والدین دارد ممکن است احساس کند مجبور است بارها و بارها قدم های خود را بشمارد تا از آسیب به والدین خود جلوگیری کند.
10 نشانه وسواس در کودکان
تشخیص علائم وسواس در کودکان همیشه آسان نیست. کودکان اغلب از وسواسهای خود خجالت میکشند یا میترسند و راههایی برای توجیه رفتارهای اجباری خودشان پیدا میکنند.
اگر کودک هر یک از رفتارهای زیر را نشان داد، احتمال OCD را در نظر بگیرید:
– ترس شدید از آلودگی یا میکروب (مثلاً برای جلوگیری از دست زدن به کودکان دیگر، مسیر خود را عوض می کند)
– نگرانی درباره مرگ، رفتن یا از دست دادن عزیزانش
– نیاز شدید به نظم یا تقارن – مثلا مرتب کردن دائمی اسباببازیهایش و یا چیدن آنها با ترتیبی خاص
– نیاز دائمی یه اینکه یک کار را بارها و بارها انجام دهد و مصمم است آن کار را “درست” انجام دهد.
– در خروج به موقع از خانه مشکل دارد، چون دائماً در حال بررسی و چک کردن مجدد چیزها است (مثلاً چندین بار اطمینان حاصل می کنند که در قفل شده باشد.)
– صرف ساعتهای زیاد برای نظافت شخصی مانند شستن دستها، دوش گرفتن و مسواک زدن
– سوال های مکرر برای اطمینان از چیزی (کودک ممکن است بارها و بارها سؤال مشابهی را بپرسد، و به نظر برسد که هیچ مقداری از اطمینان خاطر دادن، به او آرامش نمی دهد)
– داشتن آداب و رسوم مفصل برای بعضی از کارها – برای مثال، روتین قبل از خواب آنها ممکن است در طول زمان مدام پیچیده تر و طولانی تر شود. اگر مراسم روتین آنها به هر دلیلی قطع شود، اغلب همه چیز را از اول شروع می کنند.
– اشتغال فکری به فرایض دینی
– نیاز شدید به شمارش و بازشماری مکرر اشیاء
علائم جسمی وسواس در کودکان
کودکان مبتلا به وسواس اغلب از رفتارهای اجباری خود به عنوان راهی برای مدیریت اضطراب خود استفاده می کنند، اما انجام این کار باعث اضطراب بیشتر آنها می شود. این اضطراب می تواند در کودکان با علائم جسمی همراه شود، مانند:
– سردرد
– دل درد
– اختلالات خواب
– طغیان هیجانات
– تیک ها (اختلال تیک یکی از شایع ترین اختلالات مرتبط با وسواس فکری- جبری است)
– حواس پرتی؛ از آنجا که که کودک تلاش می کند افکار وسواسی اش را مدیریت کند، تمرکز کردن برایش دشوار است. در محیط مدرسه، یک کودک وسواسی می تواند بسیار شبیه به یک کودک بیش فعال (ADHD) باشد.
– بثورات پوستی؛ گاهی اوقات وسواس در کودکان ممکن است موجب قرمزی پوست و خشکی آن (به دلیل شستشوی مکرر) ، یا زخم های ناشی از کندن پوست شود.
وسواس در کودکان چه تفاوتی با وسواس در بزرگسالان دارد؟
باید گفت وسواس در کودکان و بزرگسالان معمولا علائم مشابهی دارد. در واقع، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجمDSM-5) ) از همان معیارهای بزرگسالان را برای تشخیص وسواس در کودکان استفاده می کند. اما چند تفاوت مهم وجود دارد که قابل ذکر است.
برای مشاهده بهترین مرکز مشاوره هر شهر بر روی دکمه مربوط به آن کلیک کنید.
کودکان مبتلا به وسواس فکری-جبری
– در کودکان احتمال ابتلا به سایر اختلالات روانی بیشتر است. بیش از 75 درصد از کودکان مبتلا به وسواس دارای اختلال دیگری هم هستند، که بیشتر آن ها بیش فعالی، افسردگی، اضطراب، اختلال تیک، تورت یا اختلال نافرمانی مقابله ای است.
– داشتن بینش کمتر نسبت به ماهیت غیر منطقی رفتارهای خود دارند
– کمتر احتمال دارد که افکار و رفتار وسواسی تهاجمی داشته باشند
– احتمال اینکه یک عضو خانواده مبتلا به OCD داشته باشند بیشتر است
– احتمال ابتلا در پسرها بیشتر است. در بزرگسالان، زنان کمی بیشتر در معرض ابتلا هستند.
آیا OCD در کودکان از بدو تولد وجود دارد؟
بگذارید سوال را این طور مطرح کنیم که آیا کودک با وسواس به دنیا می آید؟ کودک با وسواس متولد نمی شود، اما برخی از کودکان با احتمال بسیار بیشتر ابتلا به OCD در آینده، متولد می شوند. مانند بسیاری از اختلالات، هم ژنتیک و هم عوامل محیطی در ایجاد وسواس درکودکان اهمیت دارند.
مطالعاتی که روی جفتهای دوقلوی یکسان انجام شده است نشان میدهد که در افرادی که در دوران کودکی به وسواس مبتلا میشوند، ژنتیک نقش مهمی دارد. و احتمالاً 45 تا 65 درصد موارد وسواس کودکان را تشکیل میدهد.
در بزرگسالی، ژنتیک تأثیر دارد اما نه به اندازه کودکی. احتمالاً حدود 27٪ تا 47٪ موارد وسواس بزرگسالان ژنتیکی است. این احتمال وجود دارد که کودکانی که به وسواس مبتلا میشوند، زیرگروهی از وسواس را از طریق جهش ژنتیکی به ارث ببرند.
محققان در حال کار بر روی شناسایی ژن هایی هستند که می توانند باعث علائم وسواس فکری- جبری شوند. در مطالعهای که اخیراً توسط محققان دانشگاه کلگری و بیمارستان کودکان بیمار انجام شد، آزمایشهای ژنتیکی بر روی نمونههای بزاق بیش از 5000 کودک، یک واریانت ژنتیکی را در ژن PTPRD شناسایی کرد که با علائم وسواسی-اجباری مرتبط بود.
در آینده، ممکن است پزشک شما آزمایشهایی انجام دهد تا ببیند آیا فرزندتان استعداد ژنتیکی برای ابتلا به وسواس دارد یا خیر.
چه عواملی احتمال ابتلا به وسواس در کودکان را افزایش می دهد؟
اشتغال فکری به آداب و رسوم خاص برای انجام برخی کارها ، در کودکان خردسال رایج است. در واقع، تخمین زده می شود که حدود 5 تا 8 درصد از کودکان برخی علائم وسواس فکری-اجباری را در دوران کودکی نشان می دهند. این رفتارها بیشتر در کودکان 2 تا 4 ساله دیده می شود و می تواند به عنوان بخشی از رشد طبیعی رخ دهد.
بیشتر کودکان از این مرحله گذر می کنند. اما کودکانی که در اوایل کودکی علایم وسواس فکری- جبری دارند، شش برابر بیشتر احتمال دارد که در بزرگسالی به اختلال وسواس فکری- عملی مبتلا شوند.
عوامل دیگری که نقش مهمی در وسواس در کودکان دارند عبارتند از:
سابقه خانوادگی: داشتن یک خویشاوند درجه یک مبتلا به وسواس احتمال ابتلای کودک به وسواس را افزایش می دهد.
داشتن یک اختلالات سلامت روان دیگر: اضطراب و بیش فعالی به طور خاص با وسواس همراه هستند.
سبک فرزندپروری: برخی شواهد نشان میدهد که سبک فرزندپروری بیش از حد محافظتکننده ممکن است خطر ابتلا به وسواس را در کودکانی که در حال حاضر در معرض خطر هستند افزایش دهد.
رویدادهای استرس زا در زندگی: تروماها و استرس ها می توانند وسواس را در فردی که مستعد ابتلا به وسواس است تحریک کند.
عفونت استرپتوکوکی: اگرچه گلودرد استرپتوکوکی معمولاً یک عفونت بی ضرر است، اما به ندرت دیده شده که برخی از کودکان پس از عفونت با استرپتوکوکی دچار وسواس یا علائم شبیه تیک شده اند.
این سندرم که PANDASنام دارد، به عنوان اختلالات عصبی خود ایمنی کودکان که با استرپتوکوک مرتبط هستند شناخته می شود. در این مورد علائم وسواس به طور ناگهانی و اغلب یک شبه ایجاد می شود.
چه زمانی باید به دنبال درمان علائم وسواس در کودکان خود باشید؟
کی باید به نشانه های وسواس در کودکان شک کنیم؟ گاهی اوقات تشخیص رفتار وسواسی «عادی» دوران کودکی از الگوی رفتاری که برای وسواس نگران کننده است، دشوار است. اگر متوجه شدید که کودک شما افکار و رفتارهای تکراری از خود نشان می دهد، باید با روان شناس یا روان پزشک تماس بگیرید تا درباره وسواس صحبت کنید.
ویژگی بارز رفتارها و اجبارهای وسواس در کودکان این است که:
- زمان زیادی را صرف کند (گاهی اوقات ساعت ها در روز)
- با عملکرد در مدرسه، خانه یا در موقعیت های اجتماعی تداخل ایجاد کند
- اغلب برای کودک و خانواده ناراحت کننده است.
- برای از بین بردن اضطراب باید انجام شود – در واقع آنها کارهای لذت بخشی نیستند (آن طور که مثلا یک کودک از لگو بازی لذت می برد)، بلکه کارهایی هستند که کودک احساس می کند باید انجام دهد تا استرس کمتری داشته باشد.
بهترین راه برای حمایت از کودک مبتلا به وسواس فکری- جبری چیست؟
داشتن فرزند مبتلا به وسواس می تواند کل خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. در اینجا چند شیوه برای کمک و حمایت از کودک در صورت تشخیص وسواس آورده شده است:
درمان بگیرید
اولین قدم درمان وسواس در کودکان، شناسایی علائم و مراجعه به روانشناس برای ارزیابی است. استاندارد طلایی برای درمان وسواس، درمان شناختی-رفتاری است. نوعی از درمان که مواجهه و پیشگیری از پاسخ نامیده می شود. این درمان شامل قرار دادن کودک در معرض اضطراب و جلوگیری از انجام رفتار اجباری برای کم کردن اضطراب و ترسش است.
همراه وسواسش نشوید.
به عنوان والدین طبیعی است که بخواهید اضطراب فرزندتان را کاهش دهید، اما مهم است که به درخواست های فرزندتان توجه نکنید. وقتی اعضای خانواده در روتین ها و رفتارهای اجباری کودک شرکت می کنند یا از موقعیت هایی که باعث اضطراب او می شود اجتناب می کنند، باعث تقویت این رفتار در او می شوند. یک قرارداد خانوادگی برای ایجاد مرزهای لازم تدارک ببینید.
همدلی کنید.
با کودک همدلی کنید. می توانید تبه او بگویید که می دانید تحمل احساس ناراحتی و اضطراب کودک چقدر برایش سخت است.
نظراتی مانند: «کافیه! بهت گفتم گاز خاموشه!» مفید نیست و اضطراب بیشتری ایجاد می کند. در عوض، همدلی مفید است، مثلا: «میدونم که تو در مورد اجاق گاز نگرانی، اما ما قبلاً بررسی کردیم و خاموش بود. حالا وقتشه که بریم، بنابراین دیگه اون رو چک نمی کنیم»
برای وسواسش اسم بگذارید.
. “قلدر” یا “جادوگر” گزینه های خوبی هستند. فکر کردن به وسواس به عنوان یک نهاد جداگانه که تمام خانواده علیه آن می جنگند، می تواند برای کودکان مفید باشد. کودک و خانواده می توانند با هم راه هایی را پیدا کنند که به کودک اجازه می دهد در مقابل وسواس “پیروز” شود.
مراکز مشاوره شهرها:
معرفی بهترین مرکز مشاوره تهران
معرفی مرکز مشاوره مشهد
معرفی بهترین مرکز مشاوره کرج
معرفی بهترین مرکز مشاوره شیراز
معرفی بهترین مرکز مشاوره بجنورد
معرفی بهترین مرکز مشاوره اصفهان
معرفی بهترین مرکز مشاوره رشت
معرفی بهترین مرکز مشاوره اهواز
معرفی بهترین مرکز مشاوره بوشهر
معرفی بهترین مرکز مشاوره زنجان
معرفی بهترین مرکز مشاوره تبریز
معرفی بهترین مرکز مشاوره ایلام
معرفی بهترین مرکز مشاوره بابل
معرفی بهترین مرکز مشاوره ساری
معرفی بهترین مرکز مشاوره قم
معرفی بهترین مرکز مشاوره همدان
معرفی بهترین مرکز مشاوره کرمانشاه
معرفی بهترین مرکز مشاوره کرمان
لینک مرتبط :
آپارات نیکارو